۱۳۹۸ بهمن ۷, دوشنبه

اعدام دو زندانی در استان چهارمحال و بختیاری

 

خبرگزاری هرانا – سحرگاه امروز دوشنبه ۷ بهمن ماه ۹۸، حکم اعدام دو متهم از جمله یک زندانی ۸۱ ساله، که پیشتر از بابت اتهام “قتل” به اعدام محکوم شده بودند در استان چهارمحال و بختیاری به اجرا درآمد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، به نقل از رکنا، امروز دوشنبه ۷ بهمن ماه ۱۳۹۸، دو زندانی با اتهام “قتل” در استان چهارمحال و بختیاری اعدام شدند.
عبدالرضا علی‌محمدی، دادستان عمومی و انقلاب مرکز چهارمحال و بختیاری گفت: “یکی از زندانیان با نام «خ.غ» ۸۱ ساله و از اهالی شهرستان بروجن است که حکم وی در سال ۱۳۹۶ صادر شده بود”.
علیمحمدی، افزود: “دیگری هم با نام «ع.غ» جوان ۳۱ ساله از اهالی شهرستان خانمیرزا است که حکم او در سال ۱۳۹۲ صادر گردیده بود”.
بنا بر گزارش نهادهای بین‌المللی، ایران به تناسب سرانه جمعیت و میزان اعدام، رتبه نخست اعدام شهروندان خود در دنیا را دارد.

بر اساس گزارش مرکز آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در دوره یکساله (اول ژانویه ۲۰۱۹ تا ۲۰ دسامبر ۲۰۱۹) دستکم ۲۴۸ شهروند اعدام شدند و ۱۰۸ تن دیگر به اعدام محکوم شدند. از جمله اعدام شدگان باید به اعدام ۴ کودک-مجرم اشاره کرد و همینطور به محل اجرای ۱۳ حکم اعدام که در ملا عام بوده است.

بنا بر همین گزارش بیش از ۷۵ درصد اعدام های صورت گرفته در ایران توسط دولت یا نهاد قضایی اطلاع رسانی نمی‌شوند که اصطلاحا آن را اعدام “مخفیانه” می‌خوانند.

یک شهروند اهل سردشت بازداشت و بە زندان ارومیە منتقل شد

یک شهروند اهل سردشت بازداشت و بە زندان ارومیە منتقل شد

 10:14 - 7 بهمن 1398

هەنگاو: یک شهروند اهل سردشت کە دوماه پیش بازداشت شدە بود، بە زندان مرکزی ارومیە منتقل شد.

برپایە گزارش رسیدە بە سازمان حقوق بشری هەنگاو، روز یکشنبە ٦ بهمن ٩٨ (٢٦ ژانویە ٢٠٢٠)، یک شهروند اهل سردشت با هویت ”دارا رشیدی“ ٤٨ سالە بە بند سیاسی زندان مرکزی ارومیە منتقل شدە است.
بە گفتە یک منبع مطلع، دارا رشیدی ٥٥ روز پیش از سوی نیروهای اطلاعات سپاه پاسداران در سردشت بە اتهام همکاری با ”حزب دمکرات کردستان ایران“ بازداشت شدە است.
این منبع در ادمە اعلام کرد کە، دارا رشیدی پس از بازداشت بە بازداشتگاه ”سپاه المهدی“ در ارومیە منتقل و تا زمان انتقال بە زندان ارومیە آنجا تحت بازجویی و شکنجە بودە است.

زخمی شدن سە کولبر در مرزهای کردستان

زخمی شدن سە کولبر در مرزهای کردستان

 23:14 - 26 January 2020

هەنگاو: طی روزهای گذشتە سە کولبر در مرزهای کردستان با شلیک مستقیم نیروهای مسلح ایران زخمی شدەاند.

برپایە گزارش رسیدە بە سازمان حقوق بشری هەنگاو، بامدار روز یکشنبە ٦ بهمن ٩٨ (٦ ژانویە ٢٠٢٠)، نیروهای مسلح ایران در ارتفاعات قندیل واقع در پیرانشهر بە سوی دستەای از کولبران آتش گشودە و یک کولبر را با هویت ” اسعد پیری“ فرزن احسن بە شدت زخمی کردەاند.
این کولبر جهت مداوا بە مراکز در مانی ارومیە منتقل شدە است.
از سوی دیگر و طی روزهای گذشتە، دو کولبر اهل سلماس و سردشت در اثر شلیک مستقیم نیروهای مرزبانی زخمی شدەاند.
هویت این دو کولبر ”سالار رحمانی“ ٢٣ سالە، فرزند محمد و همچنین“محی الدین عزیزی“ فرزند عزیز اعلام شدە است.

اعدام پنج زندانی از جمله دو زن و دو تبعه افغانستان در کرج

اعدام پنج زندانی از جمله دو زن و دو تبعه افغانستان در کرج
سازمان حقوق بشر ایران؛ ۷ بهمن ماه ۱۳۹۸: حکم پنج زندانی که بجز یک نفر همگی با اتهام «قتل عمد» به قصاص نفس (اعدام) محکوم شده بودند، در زندان رجایی شهر کرج به اجرا درآمد.
بنا به اطلاع سازمان حقوق بشر ایران، صبح روز جاری، دوشنبه ۷ بهمن ماه، حکم اعدام چهار زندانی در زندان رجایی شهر کرج به اجرا درآمد. این زندانیان در یک گروه حدودا ده نفره، روز پنج‌شنبه ۳ بهمن ماه، جهت اجرای حکم به سلول انفرادی منتقل شدند. دیگر افرادی که برای اعدام به سلول انفرادی منتقل شدند، با اخذ مهلت و یا رضایت از شکات پرونده موفق شدند به سلول‌های خود بازگردند.
هویت یکی از اعدام شدگان پیمان شیخی از بند ۱، احراز شده است و هویت سه زندانی دیگر تا لحظه تنظیم این خبر مشخص نشده.
فردی که شاهد اجرای این پنج اعدام بود به سازمان حقوق بشر ایران گفت یک مرد مسن از بند ۱۰، یک زن و مرد تبعه افغانستان که هم‌پرونده بودند و یک زن از زندان قزل‌حصار علاوه بر پیمان شیخی اعدام شدند.
اتهام، زنی که از قزل‌حصار جهت اجرای حکم منتقل شده بود مشخص نیست. چهار زندانی دیگر به نظر میرسد همگی با اتهام «قتل عمد» به قصاص نفس محکوم شده باشند.
این منبع در خصوص جزییات پرونده پیمان شیخی گفت: «پیمان و دوستش [امیر عباسی] که پارسال اعدام شد، در یک نزاع خیابانی مرتکب قتل شده بوند. خودش نیز در دعوا به شدت مجروح شده بود و تمام دندان‌هایش خرد شده بود. برای همین شاکیان باید برای اعدامش دیه می‌دادند. پارسال گولش زدند و گفتند تو یک قدم بردار و تفاضل دیه را ببخش تا ما هم با مادرمان صحبت کنیم تو را ببخشد ولی امروز همان‌ها با شلوار شیرازی قرمز و روسری قرمز آمدند و اعدامش کردند».
اعدام این پنج زندانی تا لحظه تنظیم این خبر از سوی رسانه‌های داخل ایران و یا مراجع رسمی اعلان نشده است.
طی سال ۲۰۱۹، اعدام با اتهام «قتل عمد» بیشترین آمار اعدام‌ها در ایران را به خود اختصاص داده بود.
عدم درجه بندی برای قتل عمد در ایران باعث می‌شود هر نوع قتلی فارغ از شدت و ضعف و انگیزه متهم، منجر به صدور حکم اعدام شود.

۱۳۹۸ بهمن ۵, شنبه

خبرگزاری هرانا – سیامک مومنی، زندانی سیاسی در زندان تهران بزرگ، ظهر امروز شنبه ۵ بهمن ماه در پی اقدام به خودکشی به بیمارستان منتقل شد. خودکشی این زندانی در پی صدور حکم ۱۰ سال حبس برای وی از طرف دادگاه انقلاب تهران صورت گرفته است.
آقای مومنی که حدود ۱۸ سال سن دارد پیشتر در جریان اعتراضات آبان ماه امسال در شهرستان پرند بازداشت و پس از پایان مراحل بازجویی از بازداشتگاه قرارگاه ثارالله سپاه به بند عمومی زندان تهران بزرگ منتقل شده بود. آقای مومنی گفته بود که بعنوان پیک موتوری “نان آور” خانواده بوده است و با گران شدن بنزین این امکان نیز از او سلب شده بود.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، ظهر امروز شنبه ۵ بهمن ماه ۱۳۹۸، یک زندانی سیاسی در زندان تهران بزرگ اقدام به خودکشی کرد و به بیمارستان منتقل شد.

هویت این زندانی “سیامک مومنی، از تیپ ۵ زندان تهران بزرگ” توسط هرانا احراز شده است.

به گفته یک منبع مطلع “وی پس از آنکه از صدور حکم ۱۰ سال حبس خود توسط دادگاه انقلاب تهران مطلع شد، اقدام به بریدن رگ دست خود در زندان کرده و پس از آن به بیمارستانی خارج از زندان منقل شده است ”. از وضعیت او پس از انتقال کماکان خبری در دست نیست.

سیامک مومنی، حدودا ۱۸ ساله، پیشتر در جریان اعتراضات آبان ماه ۱۳۹۸ در شهرستان پرند توسط ماموران قرارگاه ثارالله سپاه بازداشت و به بازداشتگاه این نهاد منتقل شد. او با پایان مراحل بازجویی از بازداشتگاه این نهاد امنیتی به زندان تهران بزرگ منتقل شده بود.

آقای مومنی در بازپرسی دادسرای پرند تفهیم اتهام شد و پس از ارسال پرونده به شعبه ۲۴ دادگاه انقلاب تهران توسط قاضی عموزاد رئیس این شعبه از بابت اتهامات “اجتماع و تبانی، فعالیت تبلیغی علیه نظام، توهین به رهبری، توهین به رئیس جمهور” مجموعا به ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم شد.
به استناد ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد، یعنی ۵ سال حبس از بابت اتهام “اجتماع و تبانی در خصوص وی قابل اجرا خواهد بود.
این منبع مطلع در ادامه گفت: “آقای مومنی چند سال پیش پدر خود را از دست داده و از آن زمان تاکنون در پیک موتوری مشغول به کار بوده و نان‌آور خانواده بوده است. سیامک در این مدت به هم‌بندی‌های خود گفته بود از روزی شنیدم بنزین گران شده دیگر توان کار کردن نداشتم و نمی‌توانستم با بنزین ۳هزار تومانی کار کنم و زندگی خود و خانواده‌ام را بچرخانم. به خیابان رفتم و با پلاکاردی که در دست داشتم اعتراض کردم و بازداشت شدم”.

لازم به یادآوری است از روز جمعه ۲۴ آبان ماه ۹۸ معترضان در واکنش به افزایش قیمت بنزین در شهرهای مختلف به خیابان آمدند. محمد جواد کولیوند، نماینده مردم کرج در مجلس گفت این اعتراضات در روز اول جمعه ۲۴ آبان ماه در ۷۱۹ نقطه از کشور رخ داد. سید حسین نقوی حسینی سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نیز روز دوشنبه ۴ آذرماه، آمار بازداشتی های اعتراضات اخیر را حدود ۷ هزار نفر اعلام کرد.

نسخه کامل گزارش هرانا از این اعتراضات را تحت عنوان “آبان خونین” می‌توانید در این لینک مطالعه کنید.
هرانا همچنین در تاریخ ۲ دی ماه در گزارشی جداگانه با عنوان “گلوله و عفونت؛ بحران زخمی‌های اعتراضات آبان ماه” به وضعیت شماری از زخمی شدگان در جریان اعتراضات آبان پرداخته بود.

شکنجه معترضان بازداشت شده با آب جوش در زندان تهران بزرگ (فشافویه)

شکنجه معترضان بازداشت شده با آب جوش در زندان تهران بزرگ (فشافویه)
طبق گزارشات منتشر شده معترضان بازداشت شده در اعتراضات آبان ۹۸ اکنون در زندان تهران بزرگ زیر شکنجه‌های سخت و بی‌رحمانه قرار دارند. آنها در زندان مخوف فشافویه در تهران توسط مأمورین اطلاعات سپاه تحت شکنجه شدید قرار دارند.
بازداشت شدگان در معرض انواع سوءاستفاده ها قرار گرفته‌اند، از جمله شکنجه‌های اعمال شده بر روی زندانیان می‌توان از سوزاندن آنها را آب جوش، ضرب و شتم شدید و بی توجهی به نیازهای پزشکی بازداشت شدگان اشاره کرد.

بنا بر گزارش‌ها، معترضان بازداشت شده را با زدن ضربه به بیضه و ریختن آب جوش بر بدنشان شکنجه می‌کنند. این شکنجه‌ها باعث مشكلات و دردهای طولانی مدت برای شکنجه‌شدگان می‌شود.
مقامات زندان، زندانیان را پس از شکنجه با بدنهای مجروح و زخمی در بندهای زندان تهران بزرگ بدون مداوا رها می‌کنند. بسیاری از بازداشت شدگان از دسترسی به ارتباط با خانواده و حق داشتن وکیل محروم می‌باشند.
این شکنجه‌های وحشیانه در حالی صورت می‌گیرد که عموم بازداشت شدگان جوانانی هستند که از بیکاری و فقر به ستوه آمده و برای اعتراض به گرانی بنزین به خیابانها آمده بودند.
پیشتر از این نیز گزارشهایی از شکنجه زندانیان در زندان تهران بزرگ منتشر شده است. در این گزارشها از شکنجه‌هایی مانند تجاوز، خشونت جنسی و شکستن عمدی استخوان‌های زندانیان توسط ماموران اطلاعات سپاه منتشر شده است.
در گزارش های تکان دهنده دیگری، زندانیانی که زیر سن قانونی و در جریان اعتراضات سراسری در غرب ایران دستگیر شده بودند مورد آزار جنسی قرار گرفتند. شبکه حقوق بشر کردستان در دی ماه گزارشی مبنی بر شکنجه تعداد زیادی از زندانیان زیر سن قانونی در مریوان منتشر کرد.
بازداشت شدگان به مرکز بازداشت اطلاعات سپاه پاسداران واقع در پایگاهی در میدان سپه منتقل شدند. بازداشت شدگان کم سن و سال تا چندین روز بهمراه صدها بازداشت شده دیگر تحت شکنجه شدید قرار داشتند.

سازمان عفو بین‌الملل نیز در تاریخ یکشنبه ۸ دی ۹۸ طی انتشار بیانیه‌ای تأیید كرد كه بازداشت شدگان مفقود شده و تحت شكنجه اجباری قرار گرفته اند.

به گفته مقامات ایرانی ، حدود ۷۰۰۰ معترض پس از شرکت در اعتراضات سراسری آبان که نسبت به سه برابر شدن قیمت بنزین شکل گرفت بازداشت شده‌اند. این در حالی است که بازداشت‌ها همچنان ادامه دارد.

در پی اعتراضات گسترده، علی خامنه‌ای در تاریخ یکشنبه ۲۶ آبان در یک سخنرانی تلویزیونی معترضین را “اراذل و اوباش” خواند. به مدت کوتاهی پس از این سخترانی، رژیم تمام نیروهای خود را در برابر معترضین بسیج کرد و به روی تجمعات بیش از ۱۰ نفر در برخی مناطق ایران آتش گشود. بیش از ۱۵۰۰ نفر از معترضین کشته و حداقل ۴۰۰۰ نفر زخمی شدند. بسیاری از زحمی‌های اعتراضات دچار مشکلات بسیار جدی هستند که زندگی آنها را تهدید می‌کند.

شکنجه معترضان بازداشت شده با آب جوش در زندان تهران بزرگ (فشافویه)

طبق گزارشات منتشر شده معترضان بازداشت شده در اعتراضات آبان ۹۸ اکنون در زندان تهران بزرگ زیر شکنجه‌های سخت و بی‌رحمانه قرار دارند. آنها در زندان مخوف فشافویه در تهران توسط مأمورین اطلاعات سپاه تحت شکنجه شدید قرار دارند.
شکنجه معترضان بازداشت شده با آب جوش در زندان تهران بزرگ (فشافویه)
بازداشت شدگان در معرض انواع سوءاستفاده ها قرار گرفته‌اند، از جمله شکنجه‌های اعمال شده بر روی زندانیان می‌توان از سوزاندن آنها را آب جوش، ضرب و شتم شدید و بی توجهی به نیازهای پزشکی بازداشت شدگان اشاره کرد.

بنا بر گزارش‌ها، معترضان بازداشت شده را با زدن ضربه به بیضه و ریختن آب جوش بر بدنشان شکنجه می‌کنند. این شکنجه‌ها باعث مشكلات و دردهای طولانی مدت برای شکنجه‌شدگان می‌شود.
مقامات زندان، زندانیان را پس از شکنجه با بدنهای مجروح و زخمی در بندهای زندان تهران بزرگ بدون مداوا رها می‌کنند. بسیاری از بازداشت شدگان از دسترسی به ارتباط با خانواده و حق داشتن وکیل محروم می‌باشند.
این شکنجه‌های وحشیانه در حالی صورت می‌گیرد که عموم بازداشت شدگان جوانانی هستند که از بیکاری و فقر به ستوه آمده و برای اعتراض به گرانی بنزین به خیابانها آمده بودند.
پیشتر از این نیز گزارشهایی از شکنجه زندانیان در زندان تهران بزرگ منتشر شده است. در این گزارشها از شکنجه‌هایی مانند تجاوز، خشونت جنسی و شکستن عمدی استخوان‌های زندانیان توسط ماموران اطلاعات سپاه منتشر شده است.
در گزارش های تکان دهنده دیگری، زندانیانی که زیر سن قانونی و در جریان اعتراضات سراسری در غرب ایران دستگیر شده بودند مورد آزار جنسی قرار گرفتند. شبکه حقوق بشر کردستان در دی ماه گزارشی مبنی بر شکنجه تعداد زیادی از زندانیان زیر سن قانونی در مریوان منتشر کرد.
بازداشت شدگان به مرکز بازداشت اطلاعات سپاه پاسداران واقع در پایگاهی در میدان سپه منتقل شدند. بازداشت شدگان کم سن و سال تا چندین روز بهمراه صدها بازداشت شده دیگر تحت شکنجه شدید قرار داشتند.

سازمان عفو بین‌الملل نیز در تاریخ یکشنبه ۸ دی ۹۸ طی انتشار بیانیه‌ای تأیید كرد كه بازداشت شدگان مفقود شده و تحت شكنجه اجباری قرار گرفته اند.

به گفته مقامات ایرانی ، حدود ۷۰۰۰ معترض پس از شرکت در اعتراضات سراسری آبان که نسبت به سه برابر شدن قیمت بنزین شکل گرفت بازداشت شده‌اند. این در حالی است که بازداشت‌ها همچنان ادامه دارد.

در پی اعتراضات گسترده، علی خامنه‌ای در تاریخ یکشنبه ۲۶ آبان در یک سخنرانی تلویزیونی معترضین را “اراذل و اوباش” خواند. به مدت کوتاهی پس از این سخترانی، رژیم تمام نیروهای خود را در برابر معترضین بسیج کرد و به روی تجمعات بیش از ۱۰ نفر در برخی مناطق ایران آتش گشود. بیش از ۱۵۰۰ نفر از معترضین کشته و حداقل ۴۰۰۰ نفر زخمی شدند. بسیاری از زحمی‌های اعتراضات دچار مشکلات بسیار جدی هستند که زندگی آنها را تهدید می‌کند.

انتقال یک زندانی جهت اعدام در رشت

انتقال یک زندانی جهت اعدام در رشت
سازمان حقوق بشر ایران؛ ۵ بهمن ماه ۱۳۹۸: یک زندانی که با اتهام «قتل عمد» به قصاص نفس (اعدام) محکوم شده است، در زندان مرکزی رشت (لاکان) جهت اجرای حکم به سلول انفرادی منتقل شد.
بنا به اطلاع سازمان حقوق بشر ایران، طی روزهای گذشته یک زندانی محکوم به اعدام در زندان لاکان رشت، جهت اجرای حکم به سلول انفرادی منتقل شد. هویت این زندانی که با اتهام «قتل عمد» به قصاص نفس محکوم شده، محسن خجسته احراز شده است.
محسن خجسته آبان ماه سال ۱۳۹۸ نیز، یکبار جهت اجرای حکم به سلول انفرادی منتقل شده بود، ولی توانست از شکات پرونده مهلت بگیرد.
گفته می‌شود، در صورت عدم رضایت شکات، حکم این زندانی روز پنج‌شنبه به اجرا در می‌اید.
عدم درجه بندی برای قتل عمد در ایران باعث می‌شود هر نوع قتلی فارغ از شدت و ضعف و انگیزه متهم، منجر به صدور حکم اعدام شود.

انتقال یک زندانی جهت اعدام در رشت

انتقال یک زندانی جهت اعدام در رشت
سازمان حقوق بشر ایران؛ ۵ بهمن ماه ۱۳۹۸: یک زندانی که با اتهام «قتل عمد» به قصاص نفس (اعدام) محکوم شده است، در زندان مرکزی رشت (لاکان) جهت اجرای حکم به سلول انفرادی منتقل شد.
بنا به اطلاع سازمان حقوق بشر ایران، طی روزهای گذشته یک زندانی محکوم به اعدام در زندان لاکان رشت، جهت اجرای حکم به سلول انفرادی منتقل شد. هویت این زندانی که با اتهام «قتل عمد» به قصاص نفس محکوم شده، محسن خجسته احراز شده است.
محسن خجسته آبان ماه سال ۱۳۹۸ نیز، یکبار جهت اجرای حکم به سلول انفرادی منتقل شده بود، ولی توانست از شکات پرونده مهلت بگیرد.
گفته می‌شود، در صورت عدم رضایت شکات، حکم این زندانی روز پنج‌شنبه به اجرا در می‌اید.
عدم درجه بندی برای قتل عمد در ایران باعث می‌شود هر نوع قتلی فارغ از شدت و ضعف و انگیزه متهم، منجر به صدور حکم اعدام شود.

ادامه فشارها بر خانواده برهان منصورنیا، از جان‌باختگان اعتراض‌های آبان ۹۸


برهان منصورنیا بعد از عمل جراح
از حوادث و اعتراض‌های سراسری آبان ۹۸ بیش از دو ماه می‌گذرد و همچنان ابعاد تازه‌ای از آن چه در فاصله روزهای ۲۵ تا ۳۰ آبان رخ داد، آشکار می‌شود. هرچند پرسش‌های بی‌جواب و زوایای پنهانی این روزهای خونین کم نیستند؛ به‌ویژه در مورد تعداد کشته‌شدگان و آن چه بر آنها و خانواده‌های‌شان گذشته است.

مقامات و مسئولان جمهوری اسلامی تاکنون از ارائه هر گونه آماری خودداری کرده اند. همزمان خبرهای رسیده از خانواده‌های جان‌باختگان حکایت از آن دارد که نهادهای امنیتی با اجرای پروژه «شهیدسازی»، می‌خواهند این روایت را جا بیندازند که عوامل خارجی، یا به گفته آنها «اغتشاشگران و اشرار» عامل کشتار آبان بودند، نه نیروهای انتظامی و امنیتی جمهوری اسلامی. موضوعی که می‌تواند به کاهش آمار کشته‌شده‌ها توسط نیروهای انتظامی کمک کند.
برهان منصورنیا، یکی از جان باختگان اعتراض‌های آبان ماه است که روز ۲۵ آبان در شهر کرمانشاه توسط نیروهای یگان ویژه از پشت مورد اصابت گلوله قرار گرفت. او نهایتا بعد از ۳۵ ساعت دست و پنجه نرم کردن با مرگ مغلوب آن شد.
برهان یکی از نمونه‌هایی است که نهادهای امنیتی مدت‌ها در تلاش برای ثبت او به عنوان «شهید حکومتی» بوده‌اند و برای او پرونده «شهادت» تشکیل داده‌اند.به تازگی به خانواده برهان منصورنیا اطلاع داده شده که پرونده «شهادت» برای برهان در بنیاد شهید کرمانشاه تشکیل و خانواده باید با آن موافقت کنند، اما خانواده این جان‌باخته تاکنون در برابر فشارهای نهادهای امنیتی مقاومت کرده‌اند.
برهان منصورنیا، دکتر دامپزشک اهل مریوان بود و هنگام مرگ تنها ۲۸ سال داشت. او هنگام اعتراضات آبان در شهر کرمانشاه به عنوان سرباز مشغول خدمت نظام وظیفه بود، اما روز حادثه در مرخصی به سر می‌برد و لباس فرم به تن نداشت.
برهان منصورنیا در مدت ۳۵ ساعتی که بعد از تیر خوردن در قید حیات بود، آن‌چه بر او گذشت را برای خانواده و نزدیکانش بازگو کرد و جزو معدود مواردی در میان جان باختگان اعتراضات آبان ماه است که روایت کشته شدنش با جزئیات در دسترس است.

بیشتر بخوانید: سرگذشت برهان منصورنیا، از جان باختگان اعتراض‌های آبان ۹۸

با وجود این که همه با سرگذشت برهان منصورنیا و خاموشی غم‌انگیز او آشنا هستند، نهادهای امنیتی به روش‌های مختلف، از جمله تهدید و احضار اعضای خانواده برای بازجویی، می‌کوشند تا برهان به عنوان «شهید حکومتی» ثبت شود.
یکی منبع آگاه و نزدیک به خانواده برهان منصورنیا، در این باره به «زمانه» می‌گوید:
«همه از نحوه مرگ و به قتل رسیدن برهان اطلاع دارند، چیزی است که بارها و بارها گفته شده. ولی فشارها از همان شبی که پیکر برهان به مریوان برگشت و خانواده‌اش می‌خواستند مراسم خاکسپاری را برگزار کنند شروع شد. خانواده‌اش می‌خواستند صبح روز بعد جنازه را دفن کنند، ولی یکی از دوستان نزدیک پدر برهان که در بنیاد شهید مریوان کار می‌کند به او اطلاع داد که همین امشب جنازه را دفن کنید، در غیر این‌صورت همین فردا می‌آیند و جنازه را از شما خواهند گرفت و برای وارد کردن فشارهای بیشتر از آن استفاده می‌کنند. برای همین همان شب بیست و هفتم برهان را دفن کردند، بدون برگزاری هیچ نوع مراسمی و بدون حضور همه اعضای خانواده‌اش. از فردای همان روز هم پدر و برادرهای برهان بارها و بارها به اطلاعات سپاه احضار شده‌اند و تحت فشار گذاشته شدند که نباید در این مورد با کسی صحبت کنند. تهدید کرده بودند که برای‌شان پرونده‌سازی می‌کنند، موقعیت شغلی اعضای خانواده را تهدید کردند و تا جایی که من اطلاع دارم در این مدت بیشتر از ۳۰ بار آنها را به مراجع امنیتی احضار کرده‌اند. این‌ها گذشت تا همین یکی دو هفته اخیر که یک سری اخبار و گزارش به خانواده برهان داده شد.»به گفته این منبع، طی هفته‌های گذشته به خانواده برهان منصورنیا اطلاع داده شده که نیروهای امنیتی تصمیم گرفته‌اند برهان به عنوان شهید ثبت و معرفی شود:
«نیروهای امنیتی یکی دو هفته‌ای است تصمیم گرفته‌اند برهان را به عنوان شهید معرفی کنند و سعی دارند خانواده‌اش حاضر شوند مصاحبه کنند. می‌خواهند یک مستند و گزارش تهیه کنند از این که برهان به شهادت رسیده و نیروهای اشرار او را کشته‌اند. تا جایی که ما می‌دانیم و واضح است، این‌ها می‌خواهند از مرگ این فرد مصادره به مطلوب کنند به نفع خودشان. در جریان اعتراضات آبان چند نفر خیلی برجسته شدند، مثلا پویا بختیاری بود، نیکتا اسفندانی بود و برهان و… بودند و دلیل‌هایی که داشت پیگیری‌ها و اطلاع‌رسانی‌های خانواده آنها بود که سعی کردند مرگ آنها را پیگیری کنند. مثلا برهان همه خیلی سعی کردند مرگش را پیگیری کنند تا خونش هدر نرود. برهان خودش چون سرباز بود کاری کرده بود که بیشتر جلوی چشم باشد و از طرفی هم مدرک تحصیلی بالایی داشت و این‌ها کاری می‌کرد که آدم فکر کند چرا باید هم چنین فردی کشته شود. از آنجایی هم که از پوریا بختیاری ناامید شده بودند طبق اطلاعاتی که ما داریم، برای همین فشارها را بر روی خانواده برهان بیشتر کردند.»
تاکنون مسئولان و مقامات زیادی از جمله نماینده مریوان در مجلس، امام جمعه و دیگران سعی داشته‌اند با خانواده برهان منصورنیا جهت جلب رضایت آنها دیدار کنند، اما با مخالفت آنها مواجهه شده‌اند:
«تا الان بارها و بارها با خانواده برهان تماس گرفته‌اند و گفته‌اند که ما می‌خواهیم به دیدن شما بیاییم و صحبت کنیم در مورد این‌که شما رضایت بدهید که پرونده “شهادت” برای برهان تشکیل بدهیم. امام جمعه مریوان تا الان دو بار تماس گرفته و اصرار به دیدار داشتند، فرماندار مریوان، رئیس نیروی انتظامی مریوان، رئیس سپاه مریوان، همه این‌ها اصرار داشتند که با خانواده برهان ملاقات داشته باشند و گزارشی تهیه کنند و دل‌جویی کنند و در نهایت به عنوان شهادت داستان را ماست مالی کنند. نماینده مریوان در مجلس شورای اسلامی منصور مرادی بارها و بارها تماس گرفته و اصرار دارد که با خانواده دیدار کند. به هر حال ایشان هم می‌خواهد به نفع خودش سوء استفاده تبلیغاتی بکند برای دوره‌های بعدی که یک گزارشی، عکسی چیزی تهیه کند تا بتواند بعدا از آن برای اذهان عمومی استفاده کند.»
این منبع آگاه در به زمانه می‌گوید نیروهای امنیتی برای تهیه پرونده شهادت برهان، درباره پیشینه خانواده برهان منصورنیا تحقیق کرده‌اند و با نزدیکان و همسایه‌های آنها صحبت کردند تا بتوانند داستانی برای شهید اعلام کردن برهان بسازند:
«حالا از طرفی هم ماموران اطلاعاتی مراجعه کرده‌اند که ما پرونده تشکیل داده‌ایم برای نحوه کشته شدن و به شهادت رسیدن و حتی گفته‌اند در مورد خانواده پرونده ساخته‌ایم. رفته‌اند در مورد خانواده از اطرافیان و در و همسایه تحقیق کرده‌اند، مثلا پرسیده‌اند اعضای خانواده چند نفر هستند، خلقیات‌شان چگونه است، نماز می‌خوانند یا نه، چطور خانواده‌ای هستند از لحاظ اعتقادات و غیره. همه این‌ها برای این است که یک داستان بسازند و اگر روزی روزگاری یک مستند ساخته شد، یک داستان داشته باشند که بگویند یک خانواده متدین هستند و مناعدین و دشمنان این بچه را به این شکل از آنها گرفته‌اند. ماموران اطلاعاتی بارها به خانواده گفته‌اند ما پرونده را کامل کرده‌ایم و شما باید رضایت بدهید.»
بنا به اطلاعات منبع زمانه، پرونده شهادت برهان منصورنیا در شهر کرمانشاه، شهری که برهان در آن مورد اصابت گلوله قرار گرفت و جان باخت تهیه و تکمیل شده، اما تحقیقات برای تهیه این پرونده در شهر مریوان انجام شده است. او می‌گوید یکی دیگر از دلائلی که بر روی برهان منصورنیا تمرکز کرده‌اند و می‌خواهند به عنوان شهید معرفی شود، به این دلیل است که او هنگام مرگ سرباز وظیفه بود:
«حالا چرا تمرکز کرده اند بر روی برهان، چون خودش عضو نیروی انتظامی بوده و هنگام مرگ سرباز بود. درست است روزی که تیر بهش اصابت کرده لباس وظیفه تنش نبوده، اما این‌ها با این بهانه که به هر حال سرباز نیروی انتظامی بوده یک دلیل خوب دارند که نشان دهند برهان به شهادت رسیده. با اینکه پرونده پزشکی قانونی را به دلیل مخالفت اداره اطلاعات به خانواده تحویل نداده‌اند، اما به خانواده خبر دادند گلوله‌ای که به برهان برخورد کرده و از بدنش رد شده، گلوله سازمانی نبوده و از اسلحه سازمانی شلیک نشده است، حالا معلوم نیست این‌ها چطور آمده‌اند در آن محیط گلوله را پیدا کرده‌اند و غیره کسی نمی‌داند. در پرونده قید کرده‌اند که نیروهای اشرار آن روز آنجا بوده‌اند و برهان را مورد هدف قرار داده‌اند. حتی ادعا کرده‌اند که در منطقه دولت‌آباد کرمانشاه که آن روز این اتفاق افتاده، هیچ گلوله‌ای از طرف نیروهای دولتی شلیک نشده است. در حالی که شاهدین شهادت داده‌اند که همان روز در همان منطقه ۸ نفر کشته شده‌اند. به هر حال این‌ها ادعا می‌کنند که گلوله سازمانی نبوده و در آن بحبوحه نمی‌دانیم چطوری گلوله را پیدا کرده‌اند.»
نیروهای امنیتی در حالی سعی می‌کنند به بهانه این که برهان هنگام مرگ سرباز نظام وظیفه او را شهید اعلام کنند، طی دو روزی که او در بیمارستان طالقانی کرمانشاه بستری بود هیچ یک از فرماندهان و مافوق‌هایش به دیدارش نرفتند و جویای وضعیت سرباز تحت خدمت‌شان نشدند.
خانواده برهان منصورنیا در نهایت نه تنها با شهید اعلام کردن فرزندان‌شان موافق نیستند، بلکه خواستار محاکمه عاملین مرگ فرزندشان هستند ــ کسی که به او تیراندازی کرد و پزشکی که در بیمارستان طالقانی کرمانشاه از ارائه خدمات پزشکی مناسب امتناع کرد:
«آنها به همان اندازه که از مقامات و سیستم فاسد شاکی هستند، به همان اندازه که از فرد ضارب واقعا متنفر هستند، از دکتر بیمارستان طالقانی، کسی که واقعا می‌توانست کاری کند و دستور رسیدگی بدهد، چون در حوزه اختیاراتش بود ولی کاری نکرد، یعنی دکتر م. ش. جراح عمومی این بیمارستان شاکی هستند. طبق گفته خانواده، این آقا هیچ دستور رسیدگی به وضعیت برهان را به پرستارها نمی‌دهد. ایشان یکی از افرادی است که خانواده می‌خواهند از او شکایت کنند، اما برای شکایت و ثابت کردن این که ایشان کوتاهی کرده‌اند، یک باید پرونده پزشکی بستری شدن و عمل جراحی برهان را داشته باشند، اما چون ظاهراً ایشان دستش می‌رود این اجازه را نداده که بیمارستان پرونده را در اختیار خانواده قرار دهد و بیمارستان ممانعت می‌کند برای تحویل پرونده پزشکی. جدای از این پرونده پزشکی قانونی هم هست که اطلاعات اجازه نمی‌دهد تحویل بدهند. برای همین خانواده الان از همه جا دست‌شان کوتاه است و نمی‌دانند چطوری باید شکایت کنند.»
تهدیدها و فشارها بر خانواده برهان منصورنیا هم‌چنان ادامه دارد. آنها اکنون علاوه بر داغ از دست دادن فرزندشان، با مشکلاتی از این دست نیز دست به گریبانند.
سرنوشت جان‌باختگان اعتراض‌های آبان تنها به چگونگی و چرایی مرگ آنها محدود نمی‌شود، بلکه فشار و ستم نظام‌مند بعد از مرگ هم خانواده و نزدیکان آنها را تجت‌الشعاع قرار می‌دهد.
شد.»
 

ادامه فشارها بر خانواده برهان منصورنیا، از جان‌باختگان اعتراض‌های آبان ۹۸

برهان منصورنیا بعد از عمل جراح
از حوادث و اعتراض‌های سراسری آبان ۹۸ بیش از دو ماه می‌گذرد و همچنان ابعاد تازه‌ای از آن چه در فاصله روزهای ۲۵ تا ۳۰ آبان رخ داد، آشکار می‌شود. هرچند پرسش‌های بی‌جواب و زوایای پنهانی این روزهای خونین کم نیستند؛ به‌ویژه در مورد تعداد کشته‌شدگان و آن چه بر آنها و خانواده‌های‌شان گذشته است.

مقامات و مسئولان جمهوری اسلامی تاکنون از ارائه هر گونه آماری خودداری کرده اند. همزمان خبرهای رسیده از خانواده‌های جان‌باختگان حکایت از آن دارد که نهادهای امنیتی با اجرای پروژه «شهیدسازی»، می‌خواهند این روایت را جا بیندازند که عوامل خارجی، یا به گفته آنها «اغتشاشگران و اشرار» عامل کشتار آبان بودند، نه نیروهای انتظامی و امنیتی جمهوری اسلامی. موضوعی که می‌تواند به کاهش آمار کشته‌شده‌ها توسط نیروهای انتظامی کمک کند.
برهان منصورنیا، یکی از جان باختگان اعتراض‌های آبان ماه است که روز ۲۵ آبان در شهر کرمانشاه توسط نیروهای یگان ویژه از پشت مورد اصابت گلوله قرار گرفت. او نهایتا بعد از ۳۵ ساعت دست و پنجه نرم کردن با مرگ مغلوب آن شد.
برهان یکی از نمونه‌هایی است که نهادهای امنیتی مدت‌ها در تلاش برای ثبت او به عنوان «شهید حکومتی» بوده‌اند و برای او پرونده «شهادت» تشکیل داده‌اند.به تازگی به خانواده برهان منصورنیا اطلاع داده شده که پرونده «شهادت» برای برهان در بنیاد شهید کرمانشاه تشکیل و خانواده باید با آن موافقت کنند، اما خانواده این جان‌باخته تاکنون در برابر فشارهای نهادهای امنیتی مقاومت کرده‌اند.
برهان منصورنیا، دکتر دامپزشک اهل مریوان بود و هنگام مرگ تنها ۲۸ سال داشت. او هنگام اعتراضات آبان در شهر کرمانشاه به عنوان سرباز مشغول خدمت نظام وظیفه بود، اما روز حادثه در مرخصی به سر می‌برد و لباس فرم به تن نداشت.
برهان منصورنیا در مدت ۳۵ ساعتی که بعد از تیر خوردن در قید حیات بود، آن‌چه بر او گذشت را برای خانواده و نزدیکانش بازگو کرد و جزو معدود مواردی در میان جان باختگان اعتراضات آبان ماه است که روایت کشته شدنش با جزئیات در دسترس است.

بیشتر بخوانید: سرگذشت برهان منصورنیا، از جان باختگان اعتراض‌های آبان ۹۸

با وجود این که همه با سرگذشت برهان منصورنیا و خاموشی غم‌انگیز او آشنا هستند، نهادهای امنیتی به روش‌های مختلف، از جمله تهدید و احضار اعضای خانواده برای بازجویی، می‌کوشند تا برهان به عنوان «شهید حکومتی» ثبت شود.
یکی منبع آگاه و نزدیک به خانواده برهان منصورنیا، در این باره به «زمانه» می‌گوید:
«همه از نحوه مرگ و به قتل رسیدن برهان اطلاع دارند، چیزی است که بارها و بارها گفته شده. ولی فشارها از همان شبی که پیکر برهان به مریوان برگشت و خانواده‌اش می‌خواستند مراسم خاکسپاری را برگزار کنند شروع شد. خانواده‌اش می‌خواستند صبح روز بعد جنازه را دفن کنند، ولی یکی از دوستان نزدیک پدر برهان که در بنیاد شهید مریوان کار می‌کند به او اطلاع داد که همین امشب جنازه را دفن کنید، در غیر این‌صورت همین فردا می‌آیند و جنازه را از شما خواهند گرفت و برای وارد کردن فشارهای بیشتر از آن استفاده می‌کنند. برای همین همان شب بیست و هفتم برهان را دفن کردند، بدون برگزاری هیچ نوع مراسمی و بدون حضور همه اعضای خانواده‌اش. از فردای همان روز هم پدر و برادرهای برهان بارها و بارها به اطلاعات سپاه احضار شده‌اند و تحت فشار گذاشته شدند که نباید در این مورد با کسی صحبت کنند. تهدید کرده بودند که برای‌شان پرونده‌سازی می‌کنند، موقعیت شغلی اعضای خانواده را تهدید کردند و تا جایی که من اطلاع دارم در این مدت بیشتر از ۳۰ بار آنها را به مراجع امنیتی احضار کرده‌اند. این‌ها گذشت تا همین یکی دو هفته اخیر که یک سری اخبار و گزارش به خانواده برهان داده شد.»به گفته این منبع، طی هفته‌های گذشته به خانواده برهان منصورنیا اطلاع داده شده که نیروهای امنیتی تصمیم گرفته‌اند برهان به عنوان شهید ثبت و معرفی شود:
«نیروهای امنیتی یکی دو هفته‌ای است تصمیم گرفته‌اند برهان را به عنوان شهید معرفی کنند و سعی دارند خانواده‌اش حاضر شوند مصاحبه کنند. می‌خواهند یک مستند و گزارش تهیه کنند از این که برهان به شهادت رسیده و نیروهای اشرار او را کشته‌اند. تا جایی که ما می‌دانیم و واضح است، این‌ها می‌خواهند از مرگ این فرد مصادره به مطلوب کنند به نفع خودشان. در جریان اعتراضات آبان چند نفر خیلی برجسته شدند، مثلا پویا بختیاری بود، نیکتا اسفندانی بود و برهان و… بودند و دلیل‌هایی که داشت پیگیری‌ها و اطلاع‌رسانی‌های خانواده آنها بود که سعی کردند مرگ آنها را پیگیری کنند. مثلا برهان همه خیلی سعی کردند مرگش را پیگیری کنند تا خونش هدر نرود. برهان خودش چون سرباز بود کاری کرده بود که بیشتر جلوی چشم باشد و از طرفی هم مدرک تحصیلی بالایی داشت و این‌ها کاری می‌کرد که آدم فکر کند چرا باید هم چنین فردی کشته شود. از آنجایی هم که از پوریا بختیاری ناامید شده بودند طبق اطلاعاتی که ما داریم، برای همین فشارها را بر روی خانواده برهان بیشتر کردند.»
تاکنون مسئولان و مقامات زیادی از جمله نماینده مریوان در مجلس، امام جمعه و دیگران سعی داشته‌اند با خانواده برهان منصورنیا جهت جلب رضایت آنها دیدار کنند، اما با مخالفت آنها مواجهه شده‌اند:
«تا الان بارها و بارها با خانواده برهان تماس گرفته‌اند و گفته‌اند که ما می‌خواهیم به دیدن شما بیاییم و صحبت کنیم در مورد این‌که شما رضایت بدهید که پرونده “شهادت” برای برهان تشکیل بدهیم. امام جمعه مریوان تا الان دو بار تماس گرفته و اصرار به دیدار داشتند، فرماندار مریوان، رئیس نیروی انتظامی مریوان، رئیس سپاه مریوان، همه این‌ها اصرار داشتند که با خانواده برهان ملاقات داشته باشند و گزارشی تهیه کنند و دل‌جویی کنند و در نهایت به عنوان شهادت داستان را ماست مالی کنند. نماینده مریوان در مجلس شورای اسلامی منصور مرادی بارها و بارها تماس گرفته و اصرار دارد که با خانواده دیدار کند. به هر حال ایشان هم می‌خواهد به نفع خودش سوء استفاده تبلیغاتی بکند برای دوره‌های بعدی که یک گزارشی، عکسی چیزی تهیه کند تا بتواند بعدا از آن برای اذهان عمومی استفاده کند.»
این منبع آگاه در به زمانه می‌گوید نیروهای امنیتی برای تهیه پرونده شهادت برهان، درباره پیشینه خانواده برهان منصورنیا تحقیق کرده‌اند و با نزدیکان و همسایه‌های آنها صحبت کردند تا بتوانند داستانی برای شهید اعلام کردن برهان بسازند:
«حالا از طرفی هم ماموران اطلاعاتی مراجعه کرده‌اند که ما پرونده تشکیل داده‌ایم برای نحوه کشته شدن و به شهادت رسیدن و حتی گفته‌اند در مورد خانواده پرونده ساخته‌ایم. رفته‌اند در مورد خانواده از اطرافیان و در و همسایه تحقیق کرده‌اند، مثلا پرسیده‌اند اعضای خانواده چند نفر هستند، خلقیات‌شان چگونه است، نماز می‌خوانند یا نه، چطور خانواده‌ای هستند از لحاظ اعتقادات و غیره. همه این‌ها برای این است که یک داستان بسازند و اگر روزی روزگاری یک مستند ساخته شد، یک داستان داشته باشند که بگویند یک خانواده متدین هستند و مناعدین و دشمنان این بچه را به این شکل از آنها گرفته‌اند. ماموران اطلاعاتی بارها به خانواده گفته‌اند ما پرونده را کامل کرده‌ایم و شما باید رضایت بدهید.»
بنا به اطلاعات منبع زمانه، پرونده شهادت برهان منصورنیا در شهر کرمانشاه، شهری که برهان در آن مورد اصابت گلوله قرار گرفت و جان باخت تهیه و تکمیل شده، اما تحقیقات برای تهیه این پرونده در شهر مریوان انجام شده است. او می‌گوید یکی دیگر از دلائلی که بر روی برهان منصورنیا تمرکز کرده‌اند و می‌خواهند به عنوان شهید معرفی شود، به این دلیل است که او هنگام مرگ سرباز وظیفه بود:
«حالا چرا تمرکز کرده اند بر روی برهان، چون خودش عضو نیروی انتظامی بوده و هنگام مرگ سرباز بود. درست است روزی که تیر بهش اصابت کرده لباس وظیفه تنش نبوده، اما این‌ها با این بهانه که به هر حال سرباز نیروی انتظامی بوده یک دلیل خوب دارند که نشان دهند برهان به شهادت رسیده. با اینکه پرونده پزشکی قانونی را به دلیل مخالفت اداره اطلاعات به خانواده تحویل نداده‌اند، اما به خانواده خبر دادند گلوله‌ای که به برهان برخورد کرده و از بدنش رد شده، گلوله سازمانی نبوده و از اسلحه سازمانی شلیک نشده است، حالا معلوم نیست این‌ها چطور آمده‌اند در آن محیط گلوله را پیدا کرده‌اند و غیره کسی نمی‌داند. در پرونده قید کرده‌اند که نیروهای اشرار آن روز آنجا بوده‌اند و برهان را مورد هدف قرار داده‌اند. حتی ادعا کرده‌اند که در منطقه دولت‌آباد کرمانشاه که آن روز این اتفاق افتاده، هیچ گلوله‌ای از طرف نیروهای دولتی شلیک نشده است. در حالی که شاهدین شهادت داده‌اند که همان روز در همان منطقه ۸ نفر کشته شده‌اند. به هر حال این‌ها ادعا می‌کنند که گلوله سازمانی نبوده و در آن بحبوحه نمی‌دانیم چطوری گلوله را پیدا کرده‌اند.»
نیروهای امنیتی در حالی سعی می‌کنند به بهانه این که برهان هنگام مرگ سرباز نظام وظیفه او را شهید اعلام کنند، طی دو روزی که او در بیمارستان طالقانی کرمانشاه بستری بود هیچ یک از فرماندهان و مافوق‌هایش به دیدارش نرفتند و جویای وضعیت سرباز تحت خدمت‌شان نشدند.
خانواده برهان منصورنیا در نهایت نه تنها با شهید اعلام کردن فرزندان‌شان موافق نیستند، بلکه خواستار محاکمه عاملین مرگ فرزندشان هستند ــ کسی که به او تیراندازی کرد و پزشکی که در بیمارستان طالقانی کرمانشاه از ارائه خدمات پزشکی مناسب امتناع کرد:
«آنها به همان اندازه که از مقامات و سیستم فاسد شاکی هستند، به همان اندازه که از فرد ضارب واقعا متنفر هستند، از دکتر بیمارستان طالقانی، کسی که واقعا می‌توانست کاری کند و دستور رسیدگی بدهد، چون در حوزه اختیاراتش بود ولی کاری نکرد، یعنی دکتر م. ش. جراح عمومی این بیمارستان شاکی هستند. طبق گفته خانواده، این آقا هیچ دستور رسیدگی به وضعیت برهان را به پرستارها نمی‌دهد. ایشان یکی از افرادی است که خانواده می‌خواهند از او شکایت کنند، اما برای شکایت و ثابت کردن این که ایشان کوتاهی کرده‌اند، یک باید پرونده پزشکی بستری شدن و عمل جراحی برهان را داشته باشند، اما چون ظاهراً ایشان دستش می‌رود این اجازه را نداده که بیمارستان پرونده را در اختیار خانواده قرار دهد و بیمارستان ممانعت می‌کند برای تحویل پرونده پزشکی. جدای از این پرونده پزشکی قانونی هم هست که اطلاعات اجازه نمی‌دهد تحویل بدهند. برای همین خانواده الان از همه جا دست‌شان کوتاه است و نمی‌دانند چطوری باید شکایت کنند.»
تهدیدها و فشارها بر خانواده برهان منصورنیا هم‌چنان ادامه دارد. آنها اکنون علاوه بر داغ از دست دادن فرزندشان، با مشکلاتی از این دست نیز دست به گریبانند.
سرنوشت جان‌باختگان اعتراض‌های آبان تنها به چگونگی و چرایی مرگ آنها محدود نمی‌شود، بلکه فشار و ستم نظام‌مند بعد از مرگ هم خانواده و نزدیکان آنها را تجت‌الشعاع قرار می‌دهد.

شکنجه بازداشت شدگان تظاهرات آبان ماه در زندان تهران بزرگ



شکنجه بازداشت شدگان تظاهرات آبان ماه در زندان تهران بزرگ
بر اساس خبرهای دریافتی، شمار زیادی از بازداشت شدگان تظاهرات آبان ماه هم اکنون در زندان تهران بزرگ زیر شکنجه‌های وحشیانه شکنجه گران و ماموران وزارت اطلاعات هستند.
بازداشت شدگان قیام سراسری آبان ماه ۹۸ در این زندان با زدن ضربه به بیضه و ریختن آب جوش بر بدنشان شکنجه شده‌اند.

از طرفی پس از شکنجه با بدنهای مجروح و زخمی در بندهای زندان تهران بزرگ بدون مداوا رها شده‌اند. این زندانیان از حداقلهای حقوقی و بهره‌مندی از حق وکیل محروم هستند.
این معترضان که عموما شامل جوانانی هستند که از بیکاری و فقر به ستوه آمده و برای اعتراض به گرانی بنزین به خیابانها آمده بودند، در این زندان تحت شکنجه قرار گرفته‌اند.
پیشتر کارشناسان مستقل حقوق‌بشر سازمان ملل ‌متحد هشدار داده بودند که پس از سرکوب شدید اعتراضات گسترده در آبان ماه ، احتمال بازداشت هزاران نفر هنوز موجود است و زنگ‌های هشدار را در مورد گزارش‌هایی مبنی بر شکنجه شدن زندانیان به صدا درآوردند.

پیشترکارشناسان مستقل، که توسط سازمان ملل منصوب شده‌اند، نوشتند: «گزارشها حاکی است که زندانیان گاهی اوقات برای گرفتن اعترافات اجباری، مورد شکنجه قرار می‌گیرند و یا انواع دیگری از بدرفتاری‌ها را تحمل می‌کنند».
در بخشی از بیانیه مشترک کارشناسان سازمان ملل اشاره شده، گروهی از بازداشت‌شدگان که از سوی نیروهای امنیتی مجروح شدند از دریافت خدمات پزشکی محروم‌اند و این افراد در بازداشتگاه‌های شلوغ و پر ازدحام نگهداری می‌شوند.
دفتر حقوق‌بشر سازمان ملل در اوایل آذرماه اعلام کرده بود که از زمان وقوع تظاهرات گسترده در ماه نوامبر، حداقل ۷۰۰۰ نفر در ایران دستگیر شده‌اند.
این در حالی است که شورای ملی مقاومت ایران آمار دستگیرشدگان قیام آبان ماه مردم ایران را ۱۲ هزار تن ذکر کرده بود.